بر چلیپای داریوش دو کتیبه مفصل حجاری شده است . در قسمتی از آن داریوش می گوید :
خدای بزرگ است اهورامزدا که این زمین را آفرید که آن آسمان را آفرید که مردم را آفرید که شادی مردم را آفرید که داریوش را شاه کرد .یک شاه از بسیاری یک فرماندار از بسیاری .
وی همچنین ضمن اشاره به خواست و لطف خداوند ، جغرافیا و مناطق تا بع امپراتوری پهناور ایران را به شرح زیر نام می برد :
پارس – ماد- خوزستان- پارت -هرات – بلخ - سغد – خوارزم-زرنگ- رخج – ثثگوش - گندار - هند - سکاهای هوم خوار- سکاهای تیز خود – بابل - آشور- عربستان – مصر - ارمنستان کپدوکیه – سارد - یونان - سکاهای ماورای دریا – سکودر - یونانیهای سپر روی سر – لیبیها – حبشیها - اهالی مک و کارئیها .
داریوش پس از این به شرحی از اندیشه ها ، رفتار و سلوک خویش می پردازد که در نوع خود بی نظیر است :
خدای بزرگ است اهورا مزدا که این شکوهی را که دیده می شود آفریده که شادی مردم را آفریده که خرد و فعالیت را بر داریوش شاه فرو فرستاد .داریوش شاه گوید به خواست اهورا مزدا چنان کسی هستم که راستی را دوست هستم ، بدی را دوست نیستم نه مرا میل است که شخص ضعیف از طرف توانا به او بدی کرده شود نه آن مرا میل است که شخص توانایی از طرف ضعیف به او بدی کرده شود
آنچه راست است آن میل من است . انسان دروغگو را دوست نیستم تند خو نیستم آن چیز هایی را که هنگام خشم بر من وارد می شود سخت با اراده نگاه می دارم سخت بر هوس خود فرمان روا هستم . انسانی که همکاری می کند او را به جای همکاری اش همان طور او را پاداش می دهم آنکه زیان می رساند او را به جای زیانش کیفر می دهم . نه مرا میل است که کسی زیان برساند نه مرا میل است که اگر زیان رساند کیفر نبیند .کسی آنچه را بر علیه کسی دیگر بگوید آن مرا باور نیاید تا هنگامی که سوگند هر دو را نشنوم .
ورزیده هستم چه با هر دو دست چه با هر دو پا هنگام سواری خوب سواری هستم هنگام کشیدن کمان چه پیاده چه سواره خوب کمان کشی هستم هنگام نیزه زنی چه پیاده و چه سواره خوب نیزه زنی هستم .